معنی فارسی roughhoused

B1

گلاویز شدن، مبارزه کردن یا بازی کردن با حرکات خشن و غیرقابل کنترل به ویژه در شرایط غیررسمی.

To engage in playful, rough behavior, often resulting in physical interaction.

verb
معنی(verb):

To behave rowdily or violently.

معنی(verb):

To treat roughly or violently.

example
معنی(example):

کودکان در حیاط پشتی با هم گلاویز شدند.

مثال:

The children roughhoused in the backyard.

معنی(example):

او به طور تصادفی در حین بازی به شدت گلاویز شد.

مثال:

He accidentally roughhoused too aggressively during the game.

معنی فارسی کلمه roughhoused

: معنی roughhoused به فارسی

گلاویز شدن، مبارزه کردن یا بازی کردن با حرکات خشن و غیرقابل کنترل به ویژه در شرایط غیررسمی.