معنی فارسی rought
B1کلمهای که ممکن است به وضعیت خشن یا درهمریخته اشاره داشته باشد، به ویژه در مورد تصویر یا رفتار.
A term that may refer to a rough or jumbled state, especially regarding images or behavior.
- OTHER
example
معنی(example):
تصویر خشن دیدن جزئیات را دشوار کرد.
مثال:
The rought image made it hard to see the details.
معنی(example):
رویکرد خشن او به پروژه غیرحرفهای بود.
مثال:
His rought approach to the project was unprofessional.
معنی فارسی کلمه rought
:
کلمهای که ممکن است به وضعیت خشن یا درهمریخته اشاره داشته باشد، به ویژه در مورد تصویر یا رفتار.