معنی فارسی roughtailed
B1حیواناتی که دمی خشن دارند، که معمولاً در سختی و گرما سختتر از سایرین قرار دارند.
Animals that have a rough tail, often exhibiting greater toughness compared to others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حیوان دم خشن به خوبی در محیط ناهموار جا میشد.
مثال:
The roughtailed animal blended well into the rugged environment.
معنی(example):
گونههای دم خشن معمولاً قویتر از همنوعان خود هستند.
مثال:
Roughtailed species are often tougher than their counterparts.
معنی فارسی کلمه roughtailed
:
حیواناتی که دمی خشن دارند، که معمولاً در سختی و گرما سختتر از سایرین قرار دارند.