معنی فارسی roundedness
B1کیفیت یا حالت گرد بودن، احساس نرمتری ایجاد میکند.
The quality or state of being rounded.
- NOUN
example
معنی(example):
گردی میز آن را برای کودکان ایمن میکند.
مثال:
The roundedness of the table makes it safe for children.
معنی(example):
او از گردی سبک هنری او تحسین کرد.
مثال:
He admired the roundedness of her artistic style.
معنی فارسی کلمه roundedness
:
کیفیت یا حالت گرد بودن، احساس نرمتری ایجاد میکند.