معنی فارسی roundnosed
B1موجوداتی که بینی گرد دارند، معمولاً به دلیل جذابیت ظاهر آنها.
Having a nose that is rounded or broad; often used to describe animals or characters.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شیرخوارگی که بینی گردی داشت و بسیار ناز بود.
مثال:
The puppy was roundnosed and very cute.
معنی(example):
موجودات دارای بینی گرد اغلب در کارتونها دیده میشوند.
مثال:
Roundnosed creatures are often seen in cartoons.
معنی فارسی کلمه roundnosed
:
موجوداتی که بینی گرد دارند، معمولاً به دلیل جذابیت ظاهر آنها.