معنی فارسی routinary
B1معمولی، روزمره به کارهای تکراری و روتین اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of a routine; regular.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کارهای روزمره او شامل پاسخگویی به ایمیلها و شرکت در جلسهها است.
مثال:
His routinary tasks include answering emails and attending meetings.
معنی(example):
برنامهٔ روزمره کار کردن برنامهی روز من را آسان میکند.
مثال:
The routinary schedule makes it easy to plan my day.
معنی فارسی کلمه routinary
:
معمولی، روزمره به کارهای تکراری و روتین اشاره دارد.