معنی فارسی routineer
B1فردی که به روتینها و روالهای مشخص پایبند است و زندگیاش را بر اساس برنامه و نظم پیش میبرد.
A person who follows a routine or structured schedule.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک فرد روالمدار است که دوست دارد روزش را مرتب نگه دارد.
مثال:
She is a routineer who likes to keep her day structured.
معنی(example):
روالمدار بودن به او کمک میکند تا زمانش را به طور مؤثری مدیریت کند.
مثال:
Being a routineer helps him manage his time effectively.
معنی فارسی کلمه routineer
:
فردی که به روتینها و روالهای مشخص پایبند است و زندگیاش را بر اساس برنامه و نظم پیش میبرد.