معنی فارسی rovingness
B1رها بودن، حالت یا کیفیت در جستوجوی اکتشاف و سفر.
Rovingness refers to the quality or state of being itinerant or seeking adventure.
- NOUN
example
معنی(example):
رها بودن او به عنوان اسکیوت او را به یک کاوشگر عالی تبدیل کرد.
مثال:
The rovingness of the scout made him an excellent explorer.
معنی(example):
رها بودن او زمانی که از شهری به شهر دیگر سفر میکرد آشکار بود.
مثال:
His rovingness was evident as he traveled from city to city.
معنی فارسی کلمه rovingness
:
رها بودن، حالت یا کیفیت در جستوجوی اکتشاف و سفر.