معنی فارسی rowdyishness
B1شلوغی و رفتار پر سر و صدا که معمولاً میتواند مورد توجه یا آزار قرار گیرد.
The quality of being noisy, unruly, or disruptive.
- NOUN
example
معنی(example):
شلوغی تماشاگران شنیدن سخنران را دشوار کرد.
مثال:
The rowdyishness of the crowd made it hard to hear the speaker.
معنی(example):
شلوغی او در طول مهمانی هم خندهدار و هم خستهکننده بود.
مثال:
Her rowdyishness during the party was both amusing and annoying.
معنی فارسی کلمه rowdyishness
:
شلوغی و رفتار پر سر و صدا که معمولاً میتواند مورد توجه یا آزار قرار گیرد.