معنی فارسی rowting
B1روتیگ، روشی برای نگارش و بهبود مهارتهای نوشتاری.
A method of writing that emphasizes creativity and personal expression.
- OTHER
example
معنی(example):
تکنیک روتینگ مهارتهای نوشتاری او را بهبود بخشید.
مثال:
The rowting technique improved her writing skills.
معنی(example):
او روتینگ را برای بهبود توانایی داستانسراییاش مطالعه کرد.
مثال:
He studied rowting to enhance his storytelling ability.
معنی فارسی کلمه rowting
:
روتیگ، روشی برای نگارش و بهبود مهارتهای نوشتاری.