معنی فارسی roystering
B1پرشوری، رفتار شاد و پر سر و صدا در مجالس یا موقعیت‌های اجتماعی.
To engage in exuberant or boisterous activities, often with friends.
- VERB
example
معنی(example):
دوستان در ساحل پرشور بودند و از آفتاب لذت می‌بردند.
مثال:
The friends were roystering at the beach, enjoying the sun.
معنی(example):
او آخر هفته را در کنار دوستانش به شلوغی گذراند.
مثال:
He spent the weekend roystering with his mates.
معنی فارسی کلمه roystering
:
پرشوری، رفتار شاد و پر سر و صدا در مجالس یا موقعیت‌های اجتماعی.
