معنی فارسی rubberized
B1لاستیکی شده، به معنای پوشش داده شده با ماده لاستیکی برای افزایش خاصیت دویدن یا جلوگیری از لغزش.
Covered or treated with rubber to provide a better grip or protection.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To coat with rubber or a similar material.
مثال:
rubberized silk
adjective
معنی(adjective):
Coated or treated with rubber.
example
معنی(example):
سطح لاستیکی جلوی گرفتن را آسانتر میکند.
مثال:
The rubberized surface makes it easier to grip.
معنی(example):
ابزارهای لاستیکی کمتر احتمال دارد از دستتان بیفتند.
مثال:
The rubberized tools are less likely to slip from your hands.
معنی فارسی کلمه rubberized
:
لاستیکی شده، به معنای پوشش داده شده با ماده لاستیکی برای افزایش خاصیت دویدن یا جلوگیری از لغزش.