معنی فارسی ruddleman

B2

شخصی که در صنایع دستی یا هنرهای محلی دارای تخصص و مهارت است.

A person skilled in local crafts or traditional techniques.

example
معنی(example):

رادلمند به خاطر تخصصش در صنایع دستی محلی شناخته شده بود.

مثال:

The ruddleman was known for his expertise in local crafts.

معنی(example):

بسیاری برای بهبود خانه، از رادلمند مشاوره می‌خواستند.

مثال:

Many sought advice from the ruddleman for home improvements.

معنی فارسی کلمه ruddleman

: معنی ruddleman به فارسی

شخصی که در صنایع دستی یا هنرهای محلی دارای تخصص و مهارت است.