معنی فارسی ruffianlike

B1

شبیه رفیق، در رفتار و خصوصیات به افرادی که خشن و مشکل‌ساز هستند، شباهت دارد.

Resembling a ruffian; having the characteristics of a troublemaker.

example
معنی(example):

خلق و خوی رفیق‌مآب او همه را در مهمانی شگفت‌زده کرد.

مثال:

His ruffianlike demeanor surprised everyone at the party.

معنی(example):

باند رفیق‌مآب خیابان را تحت کنترل داشت.

مثال:

The ruffianlike gang dominated the street.

معنی فارسی کلمه ruffianlike

: معنی ruffianlike به فارسی

شبیه رفیق، در رفتار و خصوصیات به افرادی که خشن و مشکل‌ساز هستند، شباهت دارد.