معنی فارسی ruffiano
B1عنوانی برای شخصی خشن و مشاغل به اصطلاح شرورانه، به طور غیررسمی.
A term referring to a brash or uncouth person, often seen as a troublemaker.
- NOUN
example
معنی(example):
او مانند یک رفیق‌مآب عمل کرد و همیشه برای دیگران مشکل ایجاد می‌کرد.
مثال:
He acted like a ruffiano, always causing trouble for others.
معنی(example):
رفیق‌مآب در بار به خاطر رفتار بلندش شناخته شده بود.
مثال:
The ruffiano at the bar was known for his loud behavior.
معنی فارسی کلمه ruffiano
:
عنوانی برای شخصی خشن و مشاغل به اصطلاح شرورانه، به طور غیررسمی.
