معنی فارسی rufopiceous

B1

رنگ مایل به قهوه‌ای تیره و قرمز، به ویژه در آثاری از جانداران.

Having a dark red-brown color, especially associated with certain types of fur.

example
معنی(example):

پشم روفویسوس این حیوان به آن کمک کرد تا در جنگل مخفی شود.

مثال:

The rufopiceous fur of the animal helped it blend into the forest.

معنی(example):

شما می‌توانید این گونه را از روی نشانه‌های روفویسوس آن شناسایی کنید.

مثال:

You can identify the species by its rufopiceous markings.

معنی فارسی کلمه rufopiceous

: معنی rufopiceous به فارسی

رنگ مایل به قهوه‌ای تیره و قرمز، به ویژه در آثاری از جانداران.