معنی فارسی rufosity

B1

وضعیت یا کیفیت داشتن رنگ قرمز قهوه‌ای، معمولاً برای توصیف جانوران یا گیاهان.

The state or quality of having a reddish-brown color, often used in biological contexts.

example
معنی(example):

رنگ روفوزی پرهای پرنده باعث شد که به‌راحتی قابل دیدن باشد.

مثال:

The rufosity of the bird's feathers made it easy to spot.

معنی(example):

باغ پر از گل‌هایی با رنگ روفوزی بود.

مثال:

The garden was full of flowers exhibiting rufosity.

معنی فارسی کلمه rufosity

: معنی rufosity به فارسی

وضعیت یا کیفیت داشتن رنگ قرمز قهوه‌ای، معمولاً برای توصیف جانوران یا گیاهان.