معنی فارسی ruinated

B1

خراب شده، به معنای اینکه چیزی به طور کامل آسیب دیده یا از بین رفته است.

Having been ruined or destroyed.

example
معنی(example):

خرابه‌های باستانی کاملاً خراب شده‌اند.

مثال:

The ancient ruins are completely ruinated.

معنی(example):

طوفان باغ زیبای قبلی را خراب کرد.

مثال:

The storm ruinated the once-beautiful garden.

معنی فارسی کلمه ruinated

: معنی ruinated به فارسی

خراب شده، به معنای اینکه چیزی به طور کامل آسیب دیده یا از بین رفته است.