معنی فارسی ruinating
B1خراب کردن، به معنای فرآیند آسیب رساندن یا از بین بردن چیزی.
The act of causing ruin or destruction.
- VERB
example
معنی(example):
باید از خراب کردن محیط زیست با هر هزینهای جلوگیری شود.
مثال:
Ruinating the environment should be avoided at all costs.
معنی(example):
خراب کردن روابط خانوادگی میتواند به تنهایی منجر شود.
مثال:
Ruinating family relationships can lead to loneliness.
معنی فارسی کلمه ruinating
:
خراب کردن، به معنای فرآیند آسیب رساندن یا از بین بردن چیزی.