معنی فارسی ruleless

B1

بدون قانون یا مقررات، به معنای آزادی عمل کامل.

Characterized by a lack of rules or regulations.

example
معنی(example):

مهمانی بدون قانون بود و به همه اجازه می‌داد هر کاری که می‌خواهند انجام دهند.

مثال:

The party was ruleless, allowing everyone to do as they pleased.

معنی(example):

در محیط بدون قانون، خلاقیت شکوفا شد.

مثال:

In the ruleless environment, creativity thrived.

معنی فارسی کلمه ruleless

: معنی ruleless به فارسی

بدون قانون یا مقررات، به معنای آزادی عمل کامل.