معنی فارسی rulemonger

B2

کسی که به طور زیاده‌روی قوانین را وضع می‌کند.

A person who excessively advocates for rules or regulations.

example
معنی(example):

قانون‌ساز محدودیت‌های غیرضروری بر فعالیت‌های ما تحمیل کرد.

مثال:

The rulemonger imposed unnecessary restrictions on our activities.

معنی(example):

او در دفتر معمولاً به عنوان یک قانون‌ساز مورد انتقاد قرار می‌گرفت.

مثال:

He was often criticized as a rulemonger in the office.

معنی فارسی کلمه rulemonger

: معنی rulemonger به فارسی

کسی که به طور زیاده‌روی قوانین را وضع می‌کند.