معنی فارسی rumkin

B1

یک واحد اندازه‌گیری برای رم که به معنی مقدار کم است.

A small amount or measure of rum.

example
معنی(example):

یک رمکین مقدار کمی رم است.

مثال:

A rumkin is a small quantity of rum.

معنی(example):

او به من یک رمکین از بهترین رم داد.

مثال:

He offered me a rumkin of the finest rum.

معنی فارسی کلمه rumkin

: معنی rumkin به فارسی

یک واحد اندازه‌گیری برای رم که به معنی مقدار کم است.