معنی فارسی run against

B2

در برابر چیزی یا کسی رقابت کردن یا مخالفت کردن است.

To contest or oppose someone or something, often in a competitive context.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که در رقابت در برابر قهرمان کنونی رقابت کند.

مثال:

He decided to run against the current champion in the competition.

معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی می‌کنند که در انتخابات در برابر یکدیگر رقابت کنند.

مثال:

They are planning to run against each other in the elections.

معنی فارسی کلمه run against

: معنی run against به فارسی

در برابر چیزی یا کسی رقابت کردن یا مخالفت کردن است.