معنی فارسی run along
A2رفتن به جایی به سرعت و به طور موقت است، معمولاً به منظور انجام یک کار.
To go quickly from one place to another, often used to tell someone to leave or move along.
- verb
verb
معنی(verb):
To leave; to make one's way somewhere else.
مثال:
Well, I must be running along now or I'll be late for supper.
example
معنی(example):
او به بچه‌ها گفت که بروند و در بیرون بازی کنند.
مثال:
She told the kids to run along and play outside.
معنی(example):
اگر می‌خواهی به قطار برسی، باید حالا بروی.
مثال:
You should run along now if you want to catch the train.
معنی فارسی کلمه run along
:
رفتن به جایی به سرعت و به طور موقت است، معمولاً به منظور انجام یک کار.
