معنی فارسی run someone or something close

B2

نزدیک نگه داشتن یک شخص یا چیز به حدی از محدودیت، معمولاً به معنای کنترل نزدیک موارد.

To manage or conduct something in a way that is very close to a limit or boundary.

example
معنی(example):

او همیشه سعی می‌کند بودجه‌اش را نزدیک به حد مجاز نگه دارد.

مثال:

She always tries to run her budget close to the limit.

معنی(example):

ما پروژه را نزدیک به مهلت آن پیش می‌بریم.

مثال:

We are running the project close to its deadline.

معنی فارسی کلمه run someone or something close

: معنی run someone or something close به فارسی

نزدیک نگه داشتن یک شخص یا چیز به حدی از محدودیت، معمولاً به معنای کنترل نزدیک موارد.