معنی فارسی run-over

B1

زیر رفتن، زیر چرخ‌های یک وسیله نقلیه رفتن.

To pass over someone or something by rolling wheels of a vehicle.

example
معنی(example):

اگر اسباب‌بازی را در خیابان بگذارید، ماشین آن را زیر می‌کند.

مثال:

The car will run over the toy if you leave it on the street.

معنی(example):

او در حین عبور از خیابان، توسط یک اتوبوس زیر گرفته شد.

مثال:

He got run over by a bus while crossing the street.

معنی فارسی کلمه run-over

: معنی run-over به فارسی

زیر رفتن، زیر چرخ‌های یک وسیله نقلیه رفتن.