معنی فارسی rupitic

B2

وابسته به نوع خاصی از خاک یا سنگ که معمولاً در نزدیکی آب‌های شور یافت می‌شود.

Relating to a specific type of soil or rock typically found near saline waters.

example
معنی(example):

تشکیل روپیتیک اغلب در نزدیکی مناطق ساحلی یافت می‌شود.

مثال:

The rupitic formation is often found near coastal areas.

معنی(example):

محققان رسوبات روپیتیک را برای درک تغییرات زمین‌شناسی بررسی کردند.

مثال:

Researchers studied the rupitic sediments to understand geological changes.

معنی فارسی کلمه rupitic

: معنی rupitic به فارسی

وابسته به نوع خاصی از خاک یا سنگ که معمولاً در نزدیکی آب‌های شور یافت می‌شود.