معنی فارسی rushland

B1

شتاب‌زمین، منطقه‌ای با ویژگی‌های خاص که اغلب به حرکت سریع و شتاب‌کننده اشاره دارد.

An area characterized by rapid movement or energy.

example
معنی(example):

آنها یک پارک زیبا در منطقه شتاب پیدا کردند.

مثال:

They found a beautiful park in the rushland area.

معنی(example):

شتاب‌زمین در بهار با گل‌های زنده پر شده بود.

مثال:

The rushland was filled with vibrant flowers in spring.

معنی فارسی کلمه rushland

: معنی rushland به فارسی

شتاب‌زمین، منطقه‌ای با ویژگی‌های خاص که اغلب به حرکت سریع و شتاب‌کننده اشاره دارد.