معنی فارسی rushlit
B1روشن شده با نور شتابی، نوری که در آن سرعت و زیبایی وجود دارد.
Illuminated with swift or hurried light, creating a vibrant effect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیر با نور غروب شتابی روشن شده بود.
مثال:
The path was rushlit by the setting sun.
معنی(example):
باغ روشن شده با نور شتابی در هنگام غروب دلربا بود.
مثال:
The rushlit garden was enchanting at dusk.
معنی فارسی کلمه rushlit
:
روشن شده با نور شتابی، نوری که در آن سرعت و زیبایی وجود دارد.