معنی فارسی rustically
B2به طور روستایی، به شیوهای که به روستاها و سادگی آنها مربوط میشود.
In a manner that is characteristic of rural areas, often simple and unadorned.
- ADVERB
example
معنی(example):
کابین به طور روستایی با مبلمان چوبی تزئین شده بود.
مثال:
The cabin was decorated rustically with wooden furniture.
معنی(example):
آنها در یک روستای زیبا به سبک روستایی زندگی میکنند.
مثال:
They live in a rustically charming village.
معنی فارسی کلمه rustically
:
به طور روستایی، به شیوهای که به روستاها و سادگی آنها مربوط میشود.