معنی فارسی rustyback

B1

زنگ‌زده به صندلی یا مبلمانی اطلاق می‌شود که قسمت پشتی آن دچار زنگ‌زدگی شده است.

Referring to furniture, especially a chair, that has rust on its back.

example
معنی(example):

صندلی زنگ‌زده برای نشستن راحت نبود.

مثال:

The rustyback chair was uncomfortable to sit on.

معنی(example):

او مبل زنگ‌زده را با پارچه‌ای جدید پوشاند.

مثال:

She covered the rustyback sofa with a new fabric.

معنی فارسی کلمه rustyback

: معنی rustyback به فارسی

زنگ‌زده به صندلی یا مبلمانی اطلاق می‌شود که قسمت پشتی آن دچار زنگ‌زدگی شده است.