معنی فارسی ruttiness

B1

حالت یا کیفیت ناهموار بودن، به ویژه در سطح زمین.

The condition or quality of being uneven, especially on the surface.

example
معنی(example):

ناهمواری جاده رانندگی را دشوار کرد.

مثال:

The ruttiness of the road made driving difficult.

معنی(example):

قبل از برنامه‌ریزی سفرمان، ناهمواری را ارزیابی کردیم.

مثال:

We assessed the ruttiness before planning our trip.

معنی فارسی کلمه ruttiness

: معنی ruttiness به فارسی

حالت یا کیفیت ناهموار بودن، به ویژه در سطح زمین.