معنی فارسی saboteur
B2 /ˌsæbəˈtɜː(ɹ)/خرابکار، فردی که به عمد به تخریب یا مختل کردن چیزی می‌پردازد.
A person who deliberately damages or obstructs something.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who intentionally causes the destruction of property in order to hinder the efforts of his/her enemy.
example
معنی(example):
خرابکار قبل از اینکه بتواند به چیزی آسیب برساند، دستگیر شد.
مثال:
The saboteur was caught before he could damage anything.
معنی(example):
آنها مشکوک بودند که یک خرابکار در میان صفوفشان باشد.
مثال:
They suspected a saboteur was among their ranks.
معنی فارسی کلمه saboteur
:
خرابکار، فردی که به عمد به تخریب یا مختل کردن چیزی می‌پردازد.
