معنی فارسی sacralise

B1

مقدس کردن، فرآیند به دست آوردن ویژگی‌های مقدس برای چیزی.

To make something sacred or treat it with reverence.

verb
معنی(verb):

To make sacred

example
معنی(example):

دانشمند به دنبال مقدس کردن سنت‌های جامعه است.

مثال:

The scholar aims to sacralise the practices of the community.

معنی(example):

مهم است که وقایع تاریخی را مقدس کنیم تا به افراد مربوطه ادای احترام کنیم.

مثال:

It is important to sacralise historical events to honor those involved.

معنی فارسی کلمه sacralise

: معنی sacralise به فارسی

مقدس کردن، فرآیند به دست آوردن ویژگی‌های مقدس برای چیزی.