معنی فارسی sacralises

B1

مقدس ساختن، دادن ویژگی‌های معنوی به چیزی.

To make something sacred or to give it religious significance.

verb
معنی(verb):

To make sacred

example
معنی(example):

هنرمند در نقاشی‌هایش، طبیعت را مقدس می‌کند و به آن‌ها کیفیتی روحانی می‌بخشد.

مثال:

The artist sacralises nature in his paintings, giving them a spiritual quality.

معنی(example):

برخی از مراسم، اشیایی را که در یک فرهنگ نقش مهمی دارند مقدس می‌سازند.

مثال:

Certain rituals sacralise objects that play a significant role in a culture.

معنی فارسی کلمه sacralises

: معنی sacralises به فارسی

مقدس ساختن، دادن ویژگی‌های معنوی به چیزی.