معنی فارسی sacralising
B1مقدس کردن، به معنی نسبت دادن ویژگیهای معنوی به یک عمل یا شیء.
The act of making something sacred or giving it religious significance.
- verb
verb
معنی(verb):
To make sacred
example
معنی(example):
این جشنواره روشی برای مقدس ساختن میراث جامعه است.
مثال:
The festival is a way of sacralising the community's heritage.
معنی(example):
هنرمندان اغلب در مقدس ساختن شیوههای سنتی از طریق آثارشان مشارکت دارند.
مثال:
Artists are often involved in sacralising traditional practices through their work.
معنی فارسی کلمه sacralising
:
مقدس کردن، به معنی نسبت دادن ویژگیهای معنوی به یک عمل یا شیء.