معنی فارسی sacramentalness
B1ساکرامنتالیسم، حالت یا کیفیت داشتن نشانههای مقدس و الهی.
The quality or state of being sacramental or imbued with sacred significance.
- NOUN
example
معنی(example):
ساکرامنتالیسم خدمت توسط همه شرکتکنندگان احساس شد.
مثال:
The sacramentalness of the service was felt by all attendees.
معنی(example):
ساکرامنتالیسم این سنت ارزش آن را عمیقتر میکند.
مثال:
The sacramentalness of the tradition deepens its worth.
معنی فارسی کلمه sacramentalness
:
ساکرامنتالیسم، حالت یا کیفیت داشتن نشانههای مقدس و الهی.