معنی فارسی saft

B1

سَفت به یک نوع آبمیوه یا شربت که از میوه‌ها تهیه می‌شود اطلاق می‌شود.

Refers to juice or syrup, often made from fruits.

example
معنی(example):

بعد از غذا سَفت نوشیدم.

مثال:

I drank saft after the meal.

معنی(example):

سَفت می‌تواند به نوعی آبمیوه یا شربت اشاره کند.

مثال:

Saft can refer to a type of juice or syrup.

معنی فارسی کلمه saft

: معنی saft به فارسی

سَفت به یک نوع آبمیوه یا شربت که از میوه‌ها تهیه می‌شود اطلاق می‌شود.