معنی فارسی saftly

B1

به آرامی و با احتیاط، بدون ایجاد خطر یا آسیب.

In a manner that is safe, free from danger or risk.

example
معنی(example):

او به آرامی از روی زمین لغزنده عبور کرد.

مثال:

She walked saftly across the slippery floor.

معنی(example):

او گلدان شکننده را با احتیاط روی قفسه گذاشت.

مثال:

He saftly placed the fragile vase on the shelf.

معنی فارسی کلمه saftly

: معنی saftly به فارسی

به آرامی و با احتیاط، بدون ایجاد خطر یا آسیب.