معنی فارسی sailmaking

B2

هنر تولید بادبان، که معمولاً شامل انتخاب مواد و دوخت آن‌ها به هم می‌شود.

The craft or profession of making sails for boats or ships.

example
معنی(example):

ساخت بادبان یک مهارت ضروری برای سازندگان قایق است.

مثال:

Sailmaking is an essential skill for boat builders.

معنی(example):

او ساخت بادبان را از پدربزرگش که سازنده ماهری بود یاد گرفت.

مثال:

He learned sailmaking from his grandfather, who was a skilled craftsman.

معنی فارسی کلمه sailmaking

: معنی sailmaking به فارسی

هنر تولید بادبان، که معمولاً شامل انتخاب مواد و دوخت آن‌ها به هم می‌شود.