معنی فارسی sailorproof
B2به تجهیزاتی اشاره دارد که میتواند در برابر شرایط سخت دریانوردی مقاومت کند.
Designed to withstand the conditions faced by sailors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی قایق به صورتی بود که هیچ دریانوردی را در خطر نمیانداخت.
مثال:
The design of the boat was sailorproof, ensuring safety.
معنی(example):
لباسهای ضد آب او در طول طوفان او را خشک نگه داشت.
مثال:
Her sailorproof gear kept her dry during the storm.
معنی فارسی کلمه sailorproof
:
به تجهیزاتی اشاره دارد که میتواند در برابر شرایط سخت دریانوردی مقاومت کند.