معنی فارسی salamandarin

B1

نوعی موجود زنده که به خاطر رنگ‌های زنده و زیبا مشهور است.

A creature known for its vivid and beautiful colors.

example
معنی(example):

سالاماندارین به خاطر رنگ‌های روشنش شناخته می‌شود.

مثال:

The salamandarin is known for its bright colors.

معنی(example):

در باغ‌وحش، سالاماندارین توجه بسیاری از بازدیدکنندگان را به خود جلب کرد.

مثال:

In the zoo, the salamandarin attracted many visitors.

معنی فارسی کلمه salamandarin

: معنی salamandarin به فارسی

نوعی موجود زنده که به خاطر رنگ‌های زنده و زیبا مشهور است.