معنی فارسی salami
A2 [səˈlɑːmɪ]سالامی نوعی کالباس خشک و طعمدار است که از گوشت خوک یا دیگر انواع گوشت تهیه میشود و معمولا به صورت برشهای نازک سرو میشود.
A type of cured sausage made from fermented and air-dried meat, typically pork.
- noun
noun
معنی(noun):
A large cured meat sausage of Italian origin, served in slices.
معنی(noun):
A grand slam.
معنی(noun):
A penis.
example
معنی(example):
لطفاً روی ساندویچ من سالامی بگذارید.
مثال:
I would like salami on my sandwich, please.
معنی(example):
سالامی یک نوع کالباس سرد محبوب است که در بسیاری از غذاهای ایتالیایی استفاده میشود.
مثال:
Salami is a popular cold cut used in many Italian dishes.
معنی فارسی کلمه salami
:
سالامی نوعی کالباس خشک و طعمدار است که از گوشت خوک یا دیگر انواع گوشت تهیه میشود و معمولا به صورت برشهای نازک سرو میشود.