معنی فارسی salamis

B2

سالامیس، جزیره‌ای واقع در دریای اژه که به تاریخ و زیبایی‌های طبیعی‌اش معروف است و همچنین به خاطر نبرد مهمی که در آن رخ داد، شناخته می‌شود.

An island in Greece famous for its natural beauty and historical significance, particularly the naval battle fought there.

noun
معنی(noun):

A large cured meat sausage of Italian origin, served in slices.

معنی(noun):

A grand slam.

معنی(noun):

A penis.

example
معنی(example):

سالامیس جزیره‌ای زیبا در یونان است که به خاطر سواحلش معروف است.

مثال:

Salamis is a beautiful island in Greece known for its beaches.

معنی(example):

نبرد سالامیس یک درگیری دریایی بزرگ در تاریخ باستان بود.

مثال:

The Battle of Salamis was a major naval engagement in ancient history.

معنی فارسی کلمه salamis

: معنی salamis به فارسی

سالامیس، جزیره‌ای واقع در دریای اژه که به تاریخ و زیبایی‌های طبیعی‌اش معروف است و همچنین به خاطر نبرد مهمی که در آن رخ داد، شناخته می‌شود.