معنی فارسی salmonoids
B1سالمونیدها، خانوادهای از ماهیها که شامل سالمون و قزلآلا میشوند.
A family of fish that includes salmon and trout.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of these fish.
example
معنی(example):
ماهیهای سالمونید شامل گونههای سالمون و قزلآلا هستند.
مثال:
Salmonoids include both salmon and trout species.
معنی(example):
محققان برای اهمیت زیستمحیطی آنها، ماہیهای سالمونید را مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study salmonoids for their ecological importance.
معنی فارسی کلمه salmonoids
:
سالمونیدها، خانوادهای از ماهیها که شامل سالمون و قزلآلا میشوند.