معنی فارسی saltmaker

B1

تولید کننده نمک، شخصی که نمک را تولید می‌کند.

A person or entity that produces or makes salt.

example
معنی(example):

تولید کننده نمک نمک را از اقیانوس برداشت کرد.

مثال:

The saltmaker harvested salt from the ocean.

معنی(example):

یک تولید کننده نمک محلی روند تبخیر را توضیح داد.

مثال:

A local saltmaker explained the process of evaporation.

معنی فارسی کلمه saltmaker

: معنی saltmaker به فارسی

تولید کننده نمک، شخصی که نمک را تولید می‌کند.