معنی فارسی salubriousness
C1سلامتی، خوب بودن و مفید بودن برای سلامتی و رفاه جسمی یا روحی.
The quality of being health-giving; healthy.
- NOUN
example
معنی(example):
سلامتی هوای تازه در کوهها شگفتانگیز است.
مثال:
The salubriousness of the fresh air in the mountains is refreshing.
معنی(example):
بسیاری از مردم، سلامتی چای گیاهی را برای سلامتی مفید میدانند.
مثال:
Many people consider the salubriousness of herbal tea beneficial for health.
معنی فارسی کلمه salubriousness
:
سلامتی، خوب بودن و مفید بودن برای سلامتی و رفاه جسمی یا روحی.