معنی فارسی sameliness
B1یکسانی، شباهت و همسانی در ویژگیها یا حالتها.
The quality or state of being the same; lack of diversity.
- NOUN
example
معنی(example):
یکسانی طراحیها انتخاب را دشوار کرده بود.
مثال:
The sameliness of the designs made it hard to choose.
معنی(example):
افراد اغلب به دنبال تنوع میروند تا از یکنواختی زندگی روزمره فرار کنند.
مثال:
People often seek variety to escape the sameliness of daily life.
معنی فارسی کلمه sameliness
:
یکسانی، شباهت و همسانی در ویژگیها یا حالتها.