معنی فارسی sanativeness
B1سلامتزایی، قابلیت یک ماده یا محیط برای حفظ یا ارتقای سلامت و بهزیستی.
The quality of a substance or environment that contributes to health and well-being.
- NOUN
example
معنی(example):
سلامتزایی محصولات توسط کارشناسان سلامت تحسین شد.
مثال:
The sanativeness of the products was praised by health experts.
معنی(example):
او بر سلامتزایی در رژیم غذایی خود تأکید کرد.
مثال:
She emphasized the sanativeness in her diet.
معنی فارسی کلمه sanativeness
:
سلامتزایی، قابلیت یک ماده یا محیط برای حفظ یا ارتقای سلامت و بهزیستی.