معنی فارسی sanctimonious
C1 /ˌsæŋk.təˈmoʊ.ni.əs/تقدس‌آمیز، توصیف شخصی که خود را به‌طور مصنوعی از دیگران بهتر یا عادل‌تر نشان می‌دهد.
Making a show of being morally superior to other people, often hypocritically.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Making a show of being morally better than others, especially hypocritically pious.
معنی(adjective):
Holy, devout.
example
معنی(example):
نگرش تقدس‌آمیز او دیگران را ناراحت کرد.
مثال:
His sanctimonious attitude made others uncomfortable.
معنی(example):
او وقتی درباره نقاط ضعف دیگران صحبت می‌کرد، اغلب به نظر تقدس‌آمیز می‌رسید.
مثال:
She often sounded sanctimonious when discussing others' faults.
معنی فارسی کلمه sanctimonious
:
تقدس‌آمیز، توصیف شخصی که خود را به‌طور مصنوعی از دیگران بهتر یا عادل‌تر نشان می‌دهد.
